از زمانی که رونالدو پایش را به خاک ایران گذاشت، مردم، مسئولان و شهر حال و هوای عجیبی پیدا کردند. مردم طوری به دنبال رونالدو دویدند که اگر نصف این تلاش را برای رسیدن به اهداف خود انجام میدادند احتمالاً الان یکی از آنهایی بودند که دو قدم جلوتر دنبال اتوبوس رونالدو میدوید. نکند واقعاً انتظار دارید همه چیز با دویدن حل شود؟
افراد بسیاری این حجم از تلاش برای رسیدن به رونالدو را مایهی آبروریزی دانستند. برخی فیلم استقبالِ کمی ترسناک مردم ایران را در کنار فیلم استقبال ژاپنیها از رونالدو گذاشتند و گفتند: «خاک بر سر ما. ببینید اونا رو. یکم ازشون یاد بگیرید.»
درست است که رونالدو خاطرهی حضور خود در بین ایرانیان را تا ابد فراموش نخواهد کرد. هیچگاه از یاد نمیبرد کوههای مجاور هتل، پر از انسانهایی بود که آرزوی دیدنش را داشتند. احتمالاً تا چند شب مدام خواب شکسته شدن در سوئیت محل اقامتش و مواجهه با هواداران را میبیند.
شاید نیاز باشد بعد از برگشت، چند جلسهای تراپی برود. درست است ما ملتی هستیم که به طور معمول عادت داریم شور یک چیز را دربیاوریم و خودمان را به وضوح تابلو کنیم، ولی اتفاقی که بیشتر مایهی آبروریزی بود و کمتر به آن پرداخته شد، عملکرد درخشان مسئولان عزیزمان بود. اینکه مسیر ورود رونالدو آب و جارو، و چهرهی شهر در قسمتی از مناطق میک آپ شود و باقی نچرال بماند، از صعود به کوههای مجاور هتل، فاجعهبارتر است. اینکه همهی دوست داشته باشیم برای رونالدو بخوانیم «چی میشه رد بشی از کوچهمون» تا محل زندگی ما هم رونقی پیدا کند بد است.
شاید چالهای که از بس مانده جزو آدرس کوچه به حساب میآید و در مسیر یابها هم به عنوان یک نشانه علامتگذاری شده است، بالاخره پر شود. شاید مسئولان خانههای فرسوده و محلههای قدیمی را بالاخره پیدا کنند. کاش فیلمی از عملکرد مسئولان ژاپن و عملکرد مسئولان ایرانی میگذاشتند و این مورد ر با هم مقایسه میکردند.
بالا رفتن از کوه و شکستن در هتل بد است، اما بدتر از آن فرو کردن سر در برف و ندیدن مردمی است که از بس در آسمان ستارهای نیافتند به دنبال یک ستارهی زمینی دویدند.
راضیه حسینی
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 22,نوامبر,2024